هایدی (Heidi)، دختر بچه‌ای پنج ساله است که یک سال بعد از تولدش، پدر و مادرش را در سانحه‌ای از دست‌ می‌دهد و خاله‌اش سرپرستی او را بر عهده‌ می‌گیرد. شروع داستان از زمانی است که خاله‌ی هایدی کاری در شهر فرانکفورت پیدا می‌کند و دیگر نمی‌تواند از او نگهداری کند. بنابراین تصمیم می‌گیرد که هایدی را نزد پدربزرگش که تنها فامیل اوست ببرد تا مسئولیت سرپرستی‌اش را به عهده بگیرد.

اما پدربزرگ در دامنه‌ی کوه‌های آلپ دور از روستا و مردمش، به تنهایی روزگار می‌گذراند و ظاهراً دوست ندارد با کسی مراوده‌ای داشته باشد. مردم از او دوری می‌کنند چون معتقدند که او باعث مرگ پسر و عروسش یعنی پدر و مادر هایدی شده است و به همین علت هم با خاله که می‌خواهد هایدی را نزد او بفرستد مخالف هستند. با این وجود او پس از مدتی به کوه‌های آلپ می‌رود تا همراه پدربزرگش زندگی کند و خیلی زود خود را در قلب پیرمرد جا می‌کند. اما درست زمانی که او و پدربزرگ به هم وابسته می‌شوند، خاله‌اش او را نزد دختر فلج ثروتمندی می‌فرستد.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Angie :) غرغرهای یک کودک رطوبت ساز التراسونیک،قیمت رطوبت ساز التراسونیک صنعتی،رطوبت ساز سرد التراسونیک پورتال تفريحي ،سرگرمي،آموزشي،موسيقي بست فاني کانون تبلیغاتی نارستان Tristan گلاب سونوگرافی چیست نوشدارو Garrett